به نام خدا، بخشنده ترين، مهربان ترين * آيا اين حقيقت ندارد که زمانى، انسان چيزى نبود که ذکر شود * ما انسان را از مايعى آميخته از هر دو والدين آفريديم، تا او را امتحان کنيم. از اينرو، او را شنوا و بينا کرديم. * ما دو راه را به او نشان داديم، پس، او يا سپاسگزار است، يا ناسپاس. * ما براى کافران غل ها و زنجيرها و دوزخى شعله ور آماده کرديم. * و اما نيکو کاران، آنها از جام هايى با طعم شهد خواهند نوشيد. * چشمه اى که براى بندگان خدا در نظر گرفته شده است؛ هر موقع که آنها بخواهند فوران خواهد زد. * آنها به پيمان هاى خود وفا مى کنند و حرمت روزى را نگاه مى دارند که بى نهايت سخت است. * آنها غذاى مورد علاقه خود را به فقرا، يتيمان و اسرا مى بخشد. * "ما بخاطر خدا به شما غذا مى دهيم؛ ما از شما نه انتظار پاداش داريم و نه تشکر. * "ما از پروردگار در روزى که پر از بدبختى و مکافات است مى ترسيم." * در نتيجه، خدا آنها را از بدى هاى آن روز حفظ مى کند و آنها با لذت و رضايت پاداش مى دهد. * او پاداش آنها را بخاطر استقامتشان با بهشت و ابريشم مى دهد. * در آنجا بر مبلمان هاى مجلل استراحت مى کنند. آنها نه از گرماى خورشيد رنج مى برند و نه از سرما. * در آنجا سايه آنها را مى پوشاند و ميوه ها در دسترس قرار مى گيرند. * از آنها با نوشابه هايى در ظرف هاى نقره اى و جام هاى شفاف پذيرايى مى شود. * جام هايى شفاف، با اينکه از نقره ساخته شده است؛ آنها به حق سزاوار تمام اين ها شدند. * آنها از نوشيدنى هاى خوش طعم لذت مى برند. * از چشمه اى که در آنجا به "سلسبيل" معروف است. * خدمتکاران جاودانى از آنها پذيرايى خواهند کرد. هنگامى که آنها را مى بينى، مانند مرواريدهاى پراکنده خواهند بود. * به هر کجا که بنگرى، شادى و قلمرويى فوق العاده خواهى ديد. * بر آنها لباس هايى از مخمل سبز، ساتن و زيورالات نقره خواهد بود. پروردگارشان براى آنها نوشابه هايى خالص فراهم خواهد کرد. * اين پاداشى است که در انتظار شماست، زيرا از کوشش هاى شما قدردانى شده است. * ما اين قرآن را بر تو نازل کرده ايم؛ وحى مخصوص از جانب ما. * تو با استقامت دستورات پروردگارت را اجرا نما و از هيچ کافر گناهکارى در بين آنها اطاعت نکن. * و روز و شب نام پروردگارت را ذکر کن. * در طى شب، در مقابل او سجده کن، و در بسيارى از شب هاى بلند او را تجليل کن. * اين مردم سرگرم اين زندگى زود گذر هستند، در حاليکه روز سختى را که درست جلوى آنهاست_ ناديده مى گيرند. * ما آنها را آفريديم و آنها را مستقر کرديم و هر موقع بخواهيم، مى توانيم ديگران را جايگزين آنها کنيم. * اين تذکرى است: هر کس بخواهد راه پروردگارش را انتخاب مى کند. * هر چه شما بخواهيد بر طبق خواست خداست. خداست داناى مطلق، حکيم. * او هر کس را بخواهد به رحمت خويش داخل مى کند. و اما براى ستمکاران، عذاب دردناکى آماده کرده است.

 

 

 

shoghe.wesal@gmail.com

 

 

 

 
 
   
         

«  سوره هل أتی »

 

سندى بزرگ بر فضيلت اهل بيت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم «.


ابن عباس مى گويد حسن و حسين (عليهماالسلام ) بيمار شدند پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) با جمعى از ياران به عيادتشان آمدند، و به على (عليه السلام ) گفتند: اى ابوالحسن ! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى كردى ، على (عليه السلام ) و فاطمه (عليهاالسلام ) و فضه كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند سه روز روزه بگيرند (طبق بعضى از روايات حسن و حسين (عليهماالسلام ) نيز گفتند ما هم نذر مى كنيم روزه بگيريم ).
چيزى نگذشت كه هر دو شفا يافتند، در حالى كه از نظر مواد غذائى دست خالى بودند على (عليه السلام ) سه من جو قرض نمود، و فاطمه (صلى الله عليه و آله ) يك سوم آن را آرد كرد، و نان پخت ، هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت : السلام عليكم اهل بيت محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمين هستم ، غذائى به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند، آنها همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند.
روز دوم را همچنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتى كه غذا را آماده كرده بودند (همان نان جوين ) يتيمى بر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاى خود را به او دادند (بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد را نيز روزه گرفتند).

در سومين روز اسيرى به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادند هنگامى كه صبح شد على (عليه السلام ) دست حسن (عليه السلام ) و حسين (عليه السلام ) را گرفته بود و خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمدند هنگامى كه پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آنها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگى مى لرزند! فرمود! اين حالى را كه در شما مى بينم براى من بسيار گران است ، سپس ‍ برخاست و با آنها حركت كرد هنگامى كه وارد خانه فاطمه (عليهاالسلام ) شد ديد در محراب عبادت ايستاده ، در حالى كه از شدت گرسنگى شكم او به پشت چسبيده ، و چشمهايش به گودى نشسته پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) ناراحت شد.
در همين هنگام جبرئيل نازل گشت و گفت اى محمد! اين سوره را بگير، خداوند با چنين خاندانى به تو تهنيت مى گويد، سپس سوره «هل اتى « را بر او خواند (بعضى گفته اند كه از آيه «ان الابرار« تا آيه كان سعيكم مشكورا كه مجموعا هيجده آيه است در اين موقع نازل گشت ).
آنچه را در بالا آورديم نص حديثى است كه با كمى اختصار در «الغدير« به عنوان «قدر مشترك « ميان روايات زيادى كه در اين باره نقل شده آمده است ، و در همان كتاب از 34 نفر از علماى معروف اهل سنت نام مى برد كه اين حديث را در كتابهاى خود آورده اند (با ذكر نام كتاب و صفحه آن ).
به اين ترتيب روايت فوق از رواياتى است كه در ميان اهل سنت مشهور بلكه متواتر است .

و اما علماى شيعه همه اتفاق نظر دارند كه اين هيجده آيه يا مجموع اين سوره ، در ماجراى فوق نازل شده است ، و همگى بدون استثناء در كتب تفسير يا حديث ، روايت مربوط به آن را به عنوان يكى از افتخارات و فضائل مهم على (عليه السلام ) و فاطمه زهرا و فرزندانشان آورده اند.
حتى چنانكه در آغاز سوره گفتيم اين مطلب به قدرى معروف و مشهور است كه در اشعار شعرا، و حتى در شعر معروف «امام شافعى « آمده است .
در اينجا بهانه جويانى كه هر وقت به فضائل على (عليه السلام ) مى رسند حساسيت فوق العاده اى نشان مى دهند منتهاى دقت را در اشكال تراشى به عمل آورده و خرده گيريهائى بر اين شاءن نزول دارند از جمله :
1 -
اين سوره «مكى « است در حالى كه داستان شاءن نزول مربوط به بعد از تولد امام حسن (عليه السلام ) و امام حسين (عليه السلام ) است كه قطعا در مدينه واقع شده !
ولى چنانكه در آغاز اين سوره مشروحا بيان كرديم دلائل روشنى در دست داريم كه نشان مى دهد تمام سوره «هل اتى « و يا لااقل «هيجده آيه « در مدينه نازل شده است .
2 -
لفظ آيه عام است چگونه مى توان آن را تخصيص به افراد معينى داد.
ولى ناگفته پيدا است كه عام بودن مفهوم آيه منافاتى با نزول آن در مورد خاصى ندارد، بسيارى از آيات قرآن مفهوم عام و گسترده اى دارد، ولى شاءن نزول كه مصداق اتم و اعلاى آن است مورد خاصى مى باشد، و اين عجيب است كه عموميت مفهوم آيه اى را كسى دليل بر نفى شاءن نزول آن بگيرد.
3 -
بعضى ، شاءن نزولهاى ديگرى نقل كرده اند كه با شاءن نزول فوق سازگار نيست ، از جمله اينكه «سيوطى « در «در المنثور« نقل كرده كه مرد سياه پوستى خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد و از «تسبيح « و «تهليل « سؤ ال كرد.

عمر گفت : بس است زياد از رسول خدا سؤ ال كردى ، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود عمر خاموش باش ، و در اين هنگام سوره «هل اتى « بر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) نازل شد!.
در حديث ديگرى در همان كتاب آمده است كه مردى از حبشه خدمت رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) آمد و مى خواست از او سؤ ال كند، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) فرمود سؤ ال كن و فرا گير، عرض كرد اى رسول خدا گروه شما از نظر رنگ و صورت و نبوت به ما برترى داريد، اگر من به آنچه تو ايمان آورده اى ايمان بياورم ، و همانند آنچه عمل مى كنى عمل كنم ، من با تو در بهشت خواهم بود؟ فرمود آرى ، سوگند به كسى كه جانم به دست او است سفيدى سياه پوستان در بهشت از هزار سال راه ديده مى شود، سپس پيامبر ثوابهاى مهمى براى گفتن لا اله الا الله و سبحان الله و بحمده بيان فرمود و در اين هنگام سوره هل اتى نازل شد!
ولى با توجه به اينكه اين روايات تقريبا هيچگونه تناسبى با مضمون آيات سوره «هل اتى « ندارد، به نظر مى رسد كه براى پايمال كردن شاءن نزول سابق از سوى عمال بنى اميه يا مانند آنان جعل شده باشد.
4 -
بهانه ديگر كه ممكن است در اينجا مطرح شود اين است كه چگونه انسان مى تواند سه روز گرسنه بماند و تنها با آب افطار كند؟!
ولى اين ايراد عجيبى است براى اينكه خود ما افراد متعددى را ديده ايم كه براى بعضى از معالجات طبى سه روز كه سهل است امساك معروف «چهل روز« را انجام داده اند، يعنى چهل روز تمام تنها آب نوشيده اند! و مطلقا غذائى نخورده اند! و همين امر باعث درمان بسيارى از بيماريهاى آنها شده ،

حتى يكى از اطباى معروف غير مسلمان بنام «الكسى سوفورين « كتابى در زمينه آثار درمانى مهم چنين امساكى با ذكر برنامه دقيق آن نوشته است .
حتى اگر تعجب نكنيد بعضى از همكاران در تفسير نمونه ، اين امساك را تا 22 روز عملا انجام داده اند.
5 -
بعضى ديگر براى اينكه به سادگى از كنار اين فضيلت بگذرند از طريق ديگرى وارد شده اند، مثلا «آلوسى « مى گويد: اگر بگوئيم اين سوره درباره على (عليه السلام ) و فاطمه (عليهاالسلام ) نازل نشده چيزى از قدر آنها نمى كاهد، زيرا داخل بودن آنها در عنوان «ابرار« مطلب آشكارى است كه هر كس مى داند، سپس به بيان بعضى از فضائل آنها پرداخته ، مى گويد: انسان چه درباره اين دو بزرگوار مى تواند بگويد جز اينكه على (عليه السلام ) مولاى مؤ منان و وصى پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و فاطمه (عليهاالسلام ) پاره تن رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و جزء وجود محمدى (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) و حسنين (عليهماالسلام ) روح و ريحان ، و آقايان جوانان بهشتند، اما مفهوم اين سخن ترك ديگران نيست ، بلكه هر كس غير اين راه را بپويد گمراه است .
ولى ما مى گوييم اگر بنا شود فضيلتى را با اين شهرت ناديده بگيريم ، بقيه فضائل نيز تدريجا به چنين سرنوشتى دچار مى شود، و روزى فرا خواهد رسيد كه بعضى اصل فضيلت على و بانوى اسلام و حسنين (عليهم السلام ) را نيز انكار كنند!
قابل توجه اينكه در بعضى از روايات از خود على (عليه السلام ) نقل شده كه در موارد متعدد به نزول اين آيات در مورد خود و فرزندانش در مقابل مخالفان استدلال كرده است .